برگرفته از سایت: ایران امروز
اعتیاد از جمله آسیبهاى اجتماعى است که کشور ما ایران را در گرداب خود فرو میبرد و میلیونها نفر از شهروندان ایرانی بطور مستقیم یا غیر مستقیم با آن دست به گریبانند. این آسیبهاى اجتماعى ریشه و دلایل گوناگونی دارد و بهدلیل سود سرشاری که قاچاق و توزیع انواع گوناگون آن برای سوداگران مرگ دارد، نحوهی برخورد با آن نیز قابل تعمق و بررسیست. اما گروههای مردمی و فعالین اجتماعی و حقوقبشری نیز به نوبه خود برای مقابله با شرایط بوجود آمدن و رشد این پدیده، در تلاشاند. ازجمله سازمانهای مردمیِ فعال در این زمینه، بنیاد آینه (بهبودى) است که با تلاش داریوش اقبالی، هنرمند و فعال اجتماعى و حقوقبشر، تأسیس شده و سالهاست که با روشهای علمی به بهبودی بیماران آلوده به اعتیاد کمک میکند. برای آشنایی بیشتر خوانندگان ایران امروز با این بنیاد با داریوش اقبالی گفتگویی انجام دادهایم و از وی که در کنار فعالیتهای هنریاش، به روشنگری و آگاهی دادن به نسل جوان در رابطه با خطرات اعتیاد و راهنمایی بیماران برای برونرفت از این بیماری، تلاش میکند. باشد که این گفتگو نیز، در شرایط خطیر فعلی که نسل جوان، آگاه و خشونتپرهیز امروز، به دنبال راهی بسوی آینده است، راهگشا باشد.
جناب داریوش اقبالى، ضمن سپاس از اینكه دعوت ما را پذیرفتید، هر چند نام "آینه" نامى بسیار آشناست؛ اما مىخواستم در ابتدا بطور اختصار درباره دلائل پایه گذارى و اهداف بنیاد آینه بفرمائید:
مشغولیات من امروز در كنار فعالیتهاى هنرى، كه این بخش نیز گامهاى خود را در مسیر انعكاس طنین و فریاد هموطنانم برمیدارد، اینروزها معطوف شده به اهداف بنیاد آینه، بنیادى كه براى آگاهى رسانى و یارى به جامعه زخمى ایرانى پایهگذارى شده است. بنیانگذارى این سازمان بازتابى است از هدف من كه سالها بود بدنبال مرحمى عملى بر زخمهاى جامعهی در آتش نشستهی هموطنانم بودم. بشر دوستى را در عمل زیبا میبینم و قدرت عشق را در لمس و بازگو كردن دردها و پیدا كردن راهكارهایى براى مرحم بودن و برآورد نیازهاى جامعه. در این بخش از زندگى دوست میدارم صدا و انرژىام را تبدیل به وسیلهاى براى مبارزه با آسیبهاى اجتماعى كه هموطنانم در سراسر دنیا با آنها دست و پنجه نرم میكنند كرده و نه فقط پیام آور، بلكه قاصد راه حلى براى دستیابى به بهبودى، آزادى، عشق و صلح براى آنان باشم. تلاش من این بوده كه بنیاد آینه حامى حقوق انسانى هموطنانم باشد. از سرآغاز پایه گذارى بنیاد تا كنون كوشیدم تا تمام تجربه و امید خود را بیشتر از یك پیام مبدل به روزنهی امیدى بنام "بنیاد آینه" كنم و وقت و انرژى خود را عاشقانه صرف این هدف میكنم. از كارهاى فنى تا تهیه برنامههاى آموزشى تلویزیونى و سمینارهاى آگاهى دهنده و رایگان بنیاد آینه تا برنامه ریزى گردهمایى راهیان دنیاى بهبودى در سراسر اروپا، تا ارائهی تارنماهاى آموزشى مثل بهبودى و بهبودىچت براى گسترده كردن كانالهایى آگاهى دهنده و سهولت دستیابى به اطلاعاتى كه در مسیر بهبود جامعه تهیه میشوند. خلأ آگاهىهاى لازم بخصوص در رابطه با آسیبهایى كه با پیشگیرى صحیح میتوان تخریب آنها را كاملأ كنترل كرد باعث شد كه بدنبال رهكارهایى باشم كه در اطلاعات لازم را به هر وسیلهی موجود در اختیار هموطنانم بگذارم. قدرت آگاهى را بیكران مىدانم و معتقدم آگاهى كلید رهایى از آسیبهاست.
نقش بیمارى اعتیاد را در رشد دیگر آسیبهاى اجتماعى چگونه مىبینید، و آیا آمار مشخصى از بیمارى اعتیاد در ایران وجود دارد؟
سال گذشته، در سمینار بنیاد آینه در دانشگاه یوسى الاى یادآور شدم كه تحقیقات و بررسىهاى علمى در سراسر جهان ثابت كردهاند كه رشد آسیبهاى اجتماعى به موازات رشد نقض حقوق بشر پیش میرود. از آنجایى كه نقض حقوق بشر سالهاست در ایران در حال رشد است و امروز شاهدیم كه به اوج خود رسیده، از آنجا كه معتقدم بیمارى اعتیاد مادر آسیبهاى اجتماعى است، شكى نیست كه بیمارى اعتیاد نقش بزرگى در گسترش دیگر آسیبهاى اجتماعى ایفا میكند، آسیبهایى همچون معضل كودكان كار و خیابان، پناهندگان بى پناه، آمار خشونت، رشد بیمارى ایدز و آمار فقر و دیگر آسیبهاى اجتماعى كه موزیانه و موریانه وار هستى بخصوص آینده سازان ما را نابود میكنند.
متأسفانه در سالهاى اخیر نه تنها آمار اعتیاد رو به افزایش بوده، بلكه روند این بیمارى رو به مصرف مواد مخدر صنعتى و یا شیمیایى بوده، موادى كه قدرت تخریبى بى نهایت وسیع و به مراتب كشنده تراز مواد مخدر سنتى مىباشند. امروز آمار و اخبار موجود حاكى از آن است كه نه تنها سن مصرف كنندگان كاهش یافته، بلكه سهولت دسترسى به این گونه مواد و فقدان پیشگیرى صحیح بخصوص در سطح مدارس و اجتماع، به نسل كشى آنها افزوده است. مسئولیت ناپذیرى مسئولین، دركنار دروغ و انكار حقایق و واقعیتها، كه همه خوراك جمهورى اسلامى مىباشند، تخریب آسیبها را تشدید كرده و مىكند. گروه دیگرى از هموطنان دردمند ما كه باز بدلیل فقدان آزادىهاى فردى به اقصا نقاط جهان فرار میكنند، پناهندگان ایرانى هستند كه با معضلات خاص خود، منجمله بیمارى اعتیاد، دست و پنجه نرم میكنند. مرورى بر خبرهاى موجود در این زمینه ما را با خبرى دردناك و بسیار تلخ روبرو میكند كه طبق بررسى و تحقیقات صندوق بینالمللى مهاجرت، ایرانیان رتبهی نخست فرار مغزها را در جهان دارند و اعلام میكنند كه مهمترین عوامل فرار، نبود شرایط مساعد اجتماعى و بیكارى در جوانان مىباشد.
زمانیكه علم ثابت كرده كه آمار راهگشاى حركتى سازنده در مسیر ترمیم و پیشگیرى از آسیبهاى اجتماعى مىباشند، در سرزمین ما نه تنها آمار ضد و نقیض است، بلكه در بسیارى موارد اصلأ آمارى موجود نیست، چون جمهورى اسلامى اهمیتى به آمار و مستحكم كردن پایههاى اساسى یك برخورد اصولى براى ریشه كن كردن آسیبها نمىدهد. زمانى از اینكه رشد معتادین ۳ برابر رشد جمعیت است میشنیدیم، و بعد در رسانهاى دیگر فرمانده نیروى انتظامى ایران آمار معتادین دائمى را یك میلیون و دویست هزارنفر و معتادین تفننى را هفتصد هزار نفر اعلام میكند، در صورتیكه در مصاحبه با پایگاه خبرى دیگرى اعلام میدارد كه ۱۵ میلیون نفر در ایران در معرض خطر بیمارى اعتیاد هستند. این درحالى است كه احمدى نژاد سال گذشته اعلام میكند كه حداكثر تعداد معتادین در كشور زیر ششصد هزار نفر است، در حالیكه در رسانهاى دیگر صحبت از ۴۵ میلیون ایرانى كه با بیمارى اعتیاد دست و پنجه نرم میكنند سخن میگوید. مرورى بر اینگونه آمار و آخرین خبرها، از موقعیت وخیم و مرگبار آسیبها گویای این حقیقت تلخ است كه در سرزمین ما هیچ چیز مثل جان آدمى ارزان نیست. بعنوان مثال در یكى از تارنماهاى خبرى میخوانیم كه توزیع سرنگ رایگان در زندانها از نوامبر سال گذشته قطع شده است. این در حالى است كه آمار مبتلایان به بیمارى ایدز در زندانها به مراتب بالاتر است و هویت مرگبار بیمارى ایدز در دنیا بر هیچكس پوشیده نیست و یا اینكه تارنمای ایران امروز از شبیخون اعتیاد به مدارس بى پناه مینویسد، این در حالى است كه این بیمارى در سرزمین ما درحال نسل كشى است و به كررات ثابت شده كه پیشگیرى با صرفهترین راه مبارزه با این بیمارى خانمانسوز است.
از طرفى دیگر، گردش مالى مواد مخدر رو به افزایش است تا جایى كه بر اساس آخرین آمار گردش مالى مواد مخدر با ۱۵۰۰ میلیارد دلار در سال و سود خالص بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار، پس از نفت، رتبهی دوم بازار تجارى بزرگ دنیا را دارد. تارنمای ستاد مبارزه با مواد مخدر سال گذشته اعتبار مواد مخدر در كشور را هفتاد و هفت میلیارد تومان اعلام میكند و این چنین است كه شاهد گستردگى مافیاى قدرت و مواد مخدر هم هستیم، از مأمورینى كه به نام خدمت به جامعه خود در فروش و ترانزیت مواد مخدر دخالت دارند، تا مأمورینى كه بجاى مبارزه با فروش مواد در كوچه پس كوچههاى میهن ما، آزادى تفكر، آزادى بیان و در كل طلب آزادىهاى فردى را جرم میدانند و سركوب میكنند، تا مأمورینى كه دانشجویان و یا همان حق جویان ایران زمین را بجاى قاچاقچیان مواد دستگیر، زندانى، شكنجه و اعدام میكنند.
راه چاره را چگونه مىبینید؟
جهان خاكى مرزى نداشت، انسانها مرزها را بوجود آوردند، دنیاى افكار و تخیل مرزى ندارد، انسانها آزادى تفكر را محدود و محكوم میكنند. در ترانهی "تقویم" (سرودهی اردلان سرفراز) یادآور میشوم كه باید جهان را تازه دید، رفت و به فرداها رسید، براى یك آغاز نو نباید انتظار كشید. آزادى من در گروى آزادى همه است، آزادى حقى است كه فقط در كنار هم و به یارى هم میتوانیم آن را بدست آوریم. منظور از ما یعنى فرد فرد ما، یعنى رسانه ها، یعنى نهادهاى مردمى، یعنى سازمانهاى غیرانتفاعى، یعنى آنان كه منتخب ملتى دردمند هستند و مسئولیتى بر شانههایشان نشسته است.
ریشهیابى هر مشكلى باید بخشى از راه حل آن مشكل باشد، اما ریشهیابى بدون تعصب و انكار. بدون عبرت از حقایق و واقعیات تاریخ خود نمىتوانیم به سوى آیندهاى روشن قدم برداریم. در برنامهاى كه در آینه بمناسبت روز جهانى حقوق بشر به هموطنانم هدیه كردم به این نكته اشاره كردم كه تا معضلات دیر پاى تاریخى را واقع بینانه بررسى نكنیم هر گونه حركتى مقطعى خواهد بود. اگر از تجارب تاریخ بگریزیم همیشه مجبور خواهیم شد تا از صفر شروع كنیم. هر ویرانى با خود یك رویش و یك تولدى دوباره به همراه دارد. همیشه در دنیاى بهبودى گفتیم كه قدم اول براى رسیدن به آزادى و بهبودى آن است كه باید اول اعتراف كنیم كه در مقابل بیمارى شكست خورده ایم و در خود فرو پاشیدیم و خسته از روند تكرار و انكاریم. فقط در این شرایط است كه میتوانیم قدم بسوى دنیاى بهبودى بگذاریم. این دقیقأ همان الگویى است كه میتوان براى دستیابى به جامعهاى سالم، آزاد و پویا دنبال كرد. حضور تك تك ما هم در این مسیر مىبایست داوطلبانه و آگاهانه باشد. با زور، دروغ، انكار، سركوبى، خودمحورى، فشار و خشونت هرگز هیچگونه آزادى میسر نخواهد بود، چه در دنیاى بهبودى، چه درسرزمین مان و چه در دهكدهی جهانى. اما قبل از هر چیز فراموش نكنیم كه تا زمانیكه مفهوم آزادى براى هر یك از ما متفاوت باشد نخواهیم توانست براى رسیدن به آن با تفاهم و هارمونى در كنار هم شانه به شانه بجنگیم. شكى نیست كه احترام به آزادى عقیده و بیان از پایههاى كلیدى یك جنبش موفق و پایدار است و نمىبایست و نمىتوان عقیدهاى را مجبور به خاموشى كرد. همكارى و تعاون اجتماعى از من و تو آغاز میشود و تا زمانیكه تفاهم و توافقى بر سر الفباى حقوق انسانى و آزادىهاى فردى براى همهی ما مشخص و شفاف نباشد، با خودمحورى و زور هرگز موفقیت بدست نخواهد آمد.
آرزوى من این است كه به فرزندان مان بیاموزیم كه هویت خود را نه در نامشان بلكه در حقوق انسانى خود بیابند، چرا كه تا زمانیكه از حقوق خود آگاه نباشیم نمىتوانیم براى بدست آوردن آن بجنگیم. قدرت از آگاهى سرچشمه میگیرد و آگاهى را كلید رهایى میدانم. عمرى از قدرت عشق براى هموطنانم خواندم، و با قدرت عشق در آینه به هموطنانم خدمت میكنم و امیدوارم این انرژى را هرچه وسیعتر به هم میهنانم منتقل كنم. امروز این آسیبهاى اجتماعى هستند كه قدرت تخریبشان از جنگ بیشتر است، اما همانطور كه اشاره كردم، مسئولین بى مسئولیت با انكار واقعیات قدرت تخریب این آسیبها را صد چندان كردهاند. لذا سازندگى مىبایست از من، از تو، از ما آغاز گردد چرا كه معتقدم زخمهاى جامعه متعلق به فرد فرد ماست و نمىبایست و نمىتوان به انتظار ناجى نشست. تا افكارمان را تغییر ندهیم، دنیایمان تغییر نخواهد كرد.
ما باید با آگاهى و آموزش، در وحلهی اول هموطنانمان را مسلح كنیم و بعد هیجان و انگیزهاى براى زندگى كردن، نه فقط زنده ماندن را در مردم بوجود آوریم. نقش رسانهها و دنیاى اینترنت را در این راستا بیكران مىبینم، تا زمانیكه هر یك ازاین نهادها با ایمان به توانایىهاى خود و آگاهانه دستبكار شوند و مسئولیت خود را فراموش نكنند و فقط آگهى نگیرند، آگاهى هم بدهند. امروز این كرهی خاكى را دهكدهاى جهانى مىبینم، و سلامت و بقاى فرد فردمان را در گرو سلامت و بقاى اجتماعى كه در این دهكده بسر میبرند. براستى چه كسى مسئول آینده ماست، اگر نه خود ما؟
نقش فرهنگ را در ریشههاى مشكلات و معضلات جامعهی ایرانى چگونه مىبینید؟
به كدام فرهنگ اشاره میكنید؟ فرهنگ انكار؟ فرهنگ تعصب؟ فقر فرهنگى؟ باید با فرهنگ كهنهاندیشى و عشق به قدرت مبارزه كرد، اما نه با بكار بردن زور بلكه با یارى از قدرت آگاهى، آموزش و پیشگیرى. میتوان به جامعه آموخت كه نمىبایست با ترسهایمان زندگى كنیم. توهم زدایى از هرگونه تفكر و فرهنگ مخرب و متعصب میتواند اولین وظیفهی رسانهها باشد.
امروز شاهد خبرهایى همچون آمار بالاى اعتیاد در زنان ایران در مقیاس جهانى، و یا ترك تصحیل میلیونها كودك ایرانى در طى ۴ سال اخیر، و یا آمار نجومى كودك آزارى و خشونت خانوادگى، و یا معصومیت از دست رفته كودكان كار و خیابان سرزمین مان در لابه لاى خبرها جسته و گریخته هستیم. اما آیا به این اخبار عادت كردیم؟
متأسفانه در سرزمین ما حقیقت آن چیزى نیست كه نوشته میشود، حقیقت آن چیزى است كه سعى میشود همیشه پنهان بماند.
نواقص فرهنگى و محدودیتها همیشه هستند، این ما هستیم كه میتوانیم با اسلحهی آگاهى راه چاره را از لابلاى آنها هوشیارانه رقم بزنیم. شكى نیست كه هر چقدر جاده پر فراز و نشیب، اما ملت ایران به آزادى دست خواهد یافت، آزادى از آسیبهاى اجتماعى و آزادى از ظلم، بى عدالتى و اختناق. اما آیا زمانیكه آن را بدست آوردیم پایان كار است؟ یا آغاز كار؟
در دنیاى بهبودى میگوییم سمزدایى آسان است، اما پاك ماندن و نگاهدارى از بهبودى و آزادى راهكار دارد، باید راهكار را آموخت، باید فرهنگ آزادى را آموخت. بقول ضربالمثلى آفریقایى، براى بقا و آزادى باید هر روز بیشتر از دیروز كوشید و چه زیبا اگر این فلسفه مثل نفس كشیدن در وجود فرد فرد ما نهادینه شود تا نسل به نسل زنده و پایدار بماند.
سرمشق دموكراسى و آزادى از دیدگاه شما چیست؟
شكى نیست كه آزادى تنها در فضاى عدالت و پاسداشت از حقوق انسانى تنفس میكند و بدون نگاهدارى شبانه روزی پایدار نمىماند. حال باز برمیگردیم به این نكته كه آیا دانستن اینكه همهی ما انسانها آزاد بدنیا مىآییم براى ما كافى است؟ مسئول بدست آوردن آزادى كیست؟ وظیفهی پاسدارى از آن برشانهی كیست؟ در دنیاى بهبودى میگوییم آزادى متعلق به كسى است كه آن را بخواهد و آگاهانه و داوطلبانه براى آن بكوشد. در سرزمین من هم، بى مسئولیتى مسئولین، نقض بیكران حقوق بشر، كوتاهى در خدمات اجتماعى، برهم كوفتن جنبشهاى خود جوش و سعى در خاموش كردن نعرههاى سكوت هرگز نخواهند توانست حركت هم میهنانم را بسوى آزادى باز دارد. با اینكه سانسور، كه یكى از ابزارهاى سركوب در وطن ماست، و در همهی زمینههاى فرهنگى، اجتماعى و سیاسى سانسور بیداد میكند، نوامبر سال پیش سازمان شفافیت بینالمللى، ایران را یكى از فاسدترین كشورهاى جهان در زمینه فساد در بخشهاى دولتى ردهبندى كرد. هیچ نیروى مخربى، از هیولاى بیمارى اعتیاد تا نقض روزافزون حقوق بشر نخواهند توانست طنین فریاد هموطنان ما را خاموش كنند. باز بعنوان مثال برمیگردم به دنیاى بهبودى، با در نظر گرفتن موقعیت اضطرارى بیمارى اعتیاد در ایران و بىمسئولیتى "مسئولین"، امروز در میهنمان ما شاهد رویش باشكوه خانهها و كمپهاى بهبودى هستیم كه بصورت خودكفا درهاى خود را با عشق بلاعوض بروى عزیزانى كه مایلند به دنیاى بهبودى وارد شوند باز كردهاند. این حركت و پیروزى این استغناء باعث رشد زنجیرهاى بهبودیافتگان شده، بطوریكه هر بهبودیافته، قاصدكى است با پیام آزادى و بهبودى و سرمشق بهبودى براى عزیزانى كه تشنهی ورود به دنیاى بهبودیاند. ملت ایران هم امروز خود سرمشق آزادى خواهى است. این جنبش شاید روزگارانى به طول بیانجامد اما خاموش نخواهد شد، چرا كه این حركت خود جوش و صلح طلب، طالب حق است و برحق و براى همیشه با تاریخ گره خورده است.
با سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
نظرها (29)