October 2015June 2013January 2013October 2012August 2012March 2012February 2012December 2011October 2011July 2011March 2011January 2011December 2010June 2010May 2010March 2010February 2010January 2010December 2009August 2009July 2009June 2009May 2009March 2009February 2009January 2009December 2008September 2008August 2008October 2007August 2007October 2006May 2006March 2006October 2005September 2005June 2005May 2005April 2005![]() |
![]()
یکشنبه ۲۰ شهریور ۸۴
چکیده ای از سخنانم در دیداری با هموطنان پناهنده در بلژیک را با شما هم در میان میگذارم، شاید بتوانیم در کنار هم راهکاری سازنده برای مشکلاتمان پیدا کنیم:
این تجمع را خیلی ها دوست ندارند، خیلی ها باعث شدند ما از هم پراکنده باشیم و نتوانیم دور هم بنشینیم و در کنار هم باشیم. چرا که جو بی اعتمادی بوجود آمده، چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی. البته در این میان مسئله بچه ها خیلی مهم تر است. ما همیشه میگوییم پیشگیری مهمتر از درمان است، پیشگیری باعث میشود بچه ها بدانند اعتیاد یعنی چی، فرار از منزل یعنی چی، فحشاء یعنی چی، بچه هایمان بفهمند معنی پناهندگی یعنی چی... ما قربانیانی هستیم که امروز برای بقای خود تلاش میکنیم، ولی بچه های ما چه گناهی کردند؟ بیاییم برای فرزندانمان هم که شده در کنار یکدیگر باشیم. یکی از اهداف من و دوستانم به ثبت رساندن پاره ای از تاریخ غربت نشینی ما ایرانیان است که فرزندان ما چگونه تفکری داشتند؟ بچه های ما به چه می اندیشند؟ بچه های ما از چه آزار دیدند که ما متوجه نبودیم؟ فرزندان ما نیازشان چه بوده؟
نظرها (131) ![]() |